سن ۲۶
کیانوش
آسا در تاریخ ۲۵ خرداد
سال ۱۳۸۸ در
جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران به دست نیروهای بسیجی مورد
اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد. وی در خانواده ای کرد از ایل سنجابی در
کرمانشاه متولد شد.
آقای آسا
در رشته مهندسی شیمی گرایش گاز و پتروشیمی در دانشگاه رازی کرمانشاه و در مقطع
کارشناسی ارشد در دانشگاه علم و صنعت تهران تحصیل کرده بود. او قرار بود در همان
تابستانی که کشته شد، پایان نامه ی خود را به اتمام رسانده و فارغ التحصیل شود و
اصولا برای انجام کارهای پایان نامه ی خود به تهران رفته بود
رامین
آقازاده قهرمانی
سن ۳۰
آقای
آقازاده قهرمانی در تیر ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. تاریخ دقیق دستگیری او مشخص نیست ولی گفته میشود که قبل
از ۱۸ تیر
بوده است. وی پس از مراجعه ماموران به منزلش، همراه با مادرش به محل نامعلومی رفت
و خود را تحویل مقامات مسئول داد و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شد.
آقای
آقازاده قهرمانی که حدود ۱٥ روز
بازداشت بود و با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد شده بود به
مادرش گفته بود که در کهریزک چندین روز از پا او را آویزان کرده بودند (پایگاه
اطلاع رسانی نوروز).
ندا
آقاسلطان
سن ۲۶
ندا آقاسلطان
در تظاهرات اعتراضی به نتیجه شرکت میکرد. وی در تاریخ ٣٠ خرداد ١٣٨٨، ساعت ٢٠:١٩،
توسط یکی از نیروهای لباس شخصی موتور سوار، در کوی کارگر هدف گلوله قرار گرفت. او
به همراه استاد موسیقی خود برای شرکت در تظاهرات رفته بود. بنا به گفته پزشکی که
در زمان تیر خوردن خانم آقا سلطان نزدیک او ایستاده بود و شاهد عینی مرگ وی بود،
این گلوله به قلب او اصابت کرد و وی در برابر افرادی که با دوربین تلفنهای همراه
از او فیلمبرداری میکردند، جان سپرد. او ٢٦ سال داشت
آرمان استخریان
سن ۱۷
ارمان استخریان
در روز سوم تیرماه ١٣٨٨، در یکی از تجمعهای اعتراضی در خیابان ملا صدرا شرکت کرده
بود. در جریان این اعتراض، نیروهای لباس شخصی و پلیس ضد شورش، خیابان را از دو طرف
بستند و به مردم حمله کردند. در جریان این درگیری آقای استخریان مورد اصابت باتوم
قرار گرفت. مردم او را به بیمارستان نمازی که در نزدیکی محل درگیری واقع بود،
انتقال دادند. او بر اثر ضربهای که به سرش خورده بود به کما رفت. او پس از ١٢ روز
به بیمارستان «ام.آر.آی» شیراز انتقال داده شد و سر انجام در روز بیستم تیرماه پس
از هفده روز کما، جان باخت. جسد او پس از ٣ روز به خانوادهاش تحویل داده شد و
خانوادهاش او را در روز ٢٤ تیرماه در دارالرحمه شیراز به خاک سپردند
سهراب
اعرابی
سن ۱۹
آقای اعرابی روز ۲٥ خرداد ماه در یک راهپیمایی مسالمتآمیز،
در نزدیکی میدان آزادی تهران مورد اصابت گلولۀ یک بسیجی قرار گرفت و درگذشت. وی
یکی از هفت نفری است که مقامهای جمهوری اسلامی، جان باختن آنها را در جریان
تیراندازی یک عضو بسیج از پشتبام پایگاه ۱۱۷ عاشورا (در تقاطع خیابان آزادی و
خیابان جناح) تائید کردهاند. خانوادۀ او مدتها از وضعیت او بیخبر بودند تا
اینکه روز ٢٠ تیر مقامات دولتی خبر کشته شدن وی را به آنها ابلاغ کردند
علیرضا
افتخاری
سن ۲۴
علیرضا افتخاری در اثر ضربات باتوم بر
سرش و خونریزی مغزی در تاریخ ٢٥ خرداد ماه کشته شد، اما پیکرش در تاریخ ٢٢ تیر ماه
به خانوادهاش تحویل داده شده است. وی از روزنامه نگاران ارشد روزنامه ابرار
اقتصادی بود و به مدت ٥ سال و تا سال گذشته با این روزنامه همکاری داشته است. به
نوشته گزارشگران بدون مرز، «علیرضا افتخاری اولین روزنامه نگار کشته شده در پی
سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم به تقلب و تخلف درانتخابات ٢٢ خرداد است.»
ناصر
امیرنژاد
سن ۲۶
ناصر امیرنژاد، ٢٦ ساله، دانشجوی ترم
آخر رشته هوا فضای دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات تهران بود. او از اهالی یکی
از روستاهای اطراف یاسوج بود و برای ادامه تحصیل به تهران آمده بود. به گفته یکی
از هم دانشکدهایهایش که مطلبی در مورد مرگ ایشان در وبلاگ خود نوشت، او دانشجویی
بود که «همه او را به نمونه بودن میشناختند» (وبلاگ دست نوشته). او در شامگاه ٢٥
خرداد ١٣٨٨، در تیر اندازی بسیجیان از پشت بام پایگاه گردان ١١٧ عاشورا، واقع در
نزدیکی میدان آزادی تهران، هدف اصابت گلوله قرار گرفت
یعقوب
بروایه
سن ۲۷
یعقوب بروایه، ٢٧ ساله، دانشجوی
کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی دانشکده هنر ومعماری دانشگاه آزاد تهران بود در روز شنبه ٣٠ خرداد ١٣٨٨، پس از پایان یافتن جلسه امتحان دانشگاه،
به همراه چند تن از دوستانش از دانشگاه به خانه بازمیگشت. خانه دانشجویی آقای
بروایه دو کوچه پایینتر از مسجد لولاگر قرار داشت. دوستان آقای بروایه در اثر
شلیک گاز اشک آور او را گم کردند و او در جریان تیراندازی نیروهای بسیجی مسجد از
ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت. مردم وی را به بیمارستان منتقل کردند. او ١١ روز
در کما بسر برد و در روز دهم تیر ماه جان باخت. پیکر او در روستای بروایه در
نزدیکی اهواز به خاک سپرده شد
و فاطمه رجب
پور سرور
برومند
۳۸ سن ۵۸و
در روز ۲٥ خرداد،
راهپیمایی اعتراضی به نتیجه انتخابات رییس جمهوری، در تهران برگزار شد. درهنگام
پایان گرفتن راهپیمایی، هنگامی که مردم به تدریج متفرق میشدند، عدهای از مردم
توسط نیروهای شبهنظامی بسیج، کشته و زخمی شدند. در ابتدای بزرگراه محمد علی جناح
و در ضلع شمالی میدان آزادی، نیروهای بسیجی پایگاه گردان ١١٧ عاشورا از پشت بام و
پنجره های ساختمان به روی مردم آتش گشودند از تعداد
تلفات این حادثه اطلاع دقیقی در دست نیست اما آقای داود صدری، آقای سهراب اعرابی،
آقای ناصر امیرنژاد، خانم سرور برومند و خانم فاطمه رجب پور که در ساختمان مهد
کودک روبروی پایگاه بودند، در جریان این تیراندازیها مورد اصابت گلوله قرار
گرفتند.
جهانبخت
پازوکی
سن ۵۸
بنا بر
اطلاعات موجود، آقای جهانبخت پازوکی (متولد ١١ آذر ١٣٣٠) در روز پنج شنبه ٦ دی
١٣٨٨، در روز عاشورا در خیابان کشته شد. علت مرگ وی نامشخص است..
آقای
پازوکی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد
امیر ارشد
تاجمیر
سن ۲۵
آقای امیر ارشد تاجمیر در روز یکشنبه ٦
دی ١٣٨٨، به دلیل هجوم خودروهای نیروهای انتظامی به میان مردم در میدان ولیعصر
تهران مورد اصابت یکی از خودروها قرار گرفت و سپس خودروها پلیس از روی بدن نیمه
جان او رد شدند. او پس از انتقال به بیمارستان فوت کرد. جسد آقای امیر ارشد تاجمیر
به پزشک قانونی کهریزک برده شد
علیرضا
توسلی
سن ۱۲
روز ٢٦ مرداد ١٣٨٨، وبسایت «موج سبز
آزادی» اعلام کرد که «یک منبع موثق» کشته شدن آقای توسلی را در اثر ضربه باتوم در
بهشت زهرا تایید کرده است و همچنین اظهار داشته که «صحت این ماجرا به تایید کمیته
تحقیق تعیین شده از سوی دو چهره شاخص اصلاح طلب نیز رسیده است»
امیر جوادی
فر
سن ۲۴
آقای
جوادی فر در تاریخ ١٨تیرماه ١٣٨٨، در جریان تجمع اعتراضی مردم به نتیجه انتخابات
ریاست جمهوری و مصادف با دهمین سالگرد حوادث کوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای لباس
شخصی مرتبط با پایگاه مقاومت بسیجی در تهران دستگیر و به کلانتری ١٤٨ تهران واقع
در خیابان انقلاب انتقال داده شدو سرانجام در زندان کهریزک زیرشکنجه در گذشت.
محرم چگینی
قشلاقی
سن ۳۳
روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨، آقای چگینی قشلاقی
در تظاهرات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، مقابل پایگاه بسیج مقداد متعلق
به گردان ١١٧ عاشورا در نزدیکی میدان آزادی تهران شرکت داشت که حدود ساعت ٧ یا ٨
شب، سرش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
علی حسن پور
سن ۴۸
حسنپور،
متولد ١٤ اسفند ١٣٣٩، حسابدار، و دارای ٢ فرزند بود. بنا به گفته همسرش، او بسیار
زحمتکش بود و از یک ربع به هفت صبح تا ده شب کار میکرد. «او عاشق وطنش بود و عاشق
خانواده و به معنای واقعی کلمه یک انسان بود» (روز آنلاین). او در روز ٢٥ خرداد
١٣٨٨، درخیابان آزادی تهران، در نزدیکی پایگاه بسیج گردان ١١٧ عاشورا، از ناحیه سر
هدف اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.
حمید حسین
بیگ عراقی
سن ۲۲
روز ٣٠ خرداد ١٣٨٨، آقای حسین بیگ عراقی
هنگام عبور از خیابان انقلاب تهران مورد اصابت گلوله نیروهای لباس شخصی قرار گرفت
و جان سپرد (مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران). پس از چند روز بیخبری، در ٤ تیر
ماه خانواده با پرداخت مبلغی پیکر وی را تحویل گرفتند. او در بهشت زهرای تهران به
خاک سپرده شده است.
عباس
دیسناد
سن ۳۷
روز ٣٠
خرداد ١٣٨٨، آقای دیسناد در مغازهاش در خیابان کارون تهران مشغول کار بود. حدود
ساعت ٥ بعد از ظهر، در راه مغازه تا خانه، مأموران امنیتی با باتوم به سرش ضربه
زدند و او دچار خونریزی مغزی شد. اعضای خانواده تا دیر وقت از او بیخبر بودند تا
اینکه از بیمارستان با آنها تماس گرفته شد. طبق اطلاعات موجود، سه نفر که در
تظاهرات روز ٣٠ خرداد مجروح شده بودند، در همان روز در بیمارستان شهریار فوت
کردند. آقای دیسناد روز ٣ تیر در بیمارستان شهریار درگذشت.
محمود
رئیسی نجفی
سن —
قای رئیسی نجفی، کارگر و متاهل بود.
طبق گفتههای خود آقای رئیسی نجفی، روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨ هنگامی که وی، از محل کار
به خانه بازمیگشت، از نزدیکی میدان آزادی رد شد. در آنجا او مشاهده کرد که گروهی
مردم فرار میکردند و عدهای «مسلح و باتوم به دست» به دنبال بودند. وی به همسرش
گفت: «این نیروها مرا گرفتند و با باتوم و مشت و لگد به شدت مورد ضرب و جرح قرار
دادند». پس از آن، آقای رئیسی نجفی از هوش رفت و وقتی به هوش آمد خود را در
اتومبیلی همراه چند مجروح دیگر یافت
به گفته
خانواده، آقای رئیسی نجفی تا ١٣ روز پس از ضرب و شتم به دست نیروهای طرفدار دولت،
زنده بود. در این مدت، به دلیل وحشت از عکس العمل مقامات دولتی، خانواده او را به
بیماستان نبردند. به گفته اعضای خانواده، پاها و شکم وی به شدت ورم کرده بود. روز
٦ تیر ١٣٨٨، به علت وخامت حالش، وی را به بیمارستان بردند ولی به دلیل کمبود جا،
مسئولان بیمارستان او را بستری نکردند و آقای رئیسی نجفی صبح روز بعد در منزل جان
سپرد مقامات انتظامی اشاره کردند که گلولهای در بدن وی بوده است ولی به
خانواده توضیح روشنی ندادند
شاهرخ
رحمانی
سن ۲۴
آقای رحمانی در روز یکشنبه ٦ دی ١٣٨٨،
در میدان ولیعصر تهران توسط یکی از خودروهای نیروهای انتظامی زیر گرفته شد و
درگذشت
محسن روح
الامینی
سن ۲۵
آقای محسن روح الامینی دانشجوی رشته
کامپیوتر دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که در تیر ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و پس از چند روز درگذشت
خشونت و شکنجه زندانیان در کهریزک که منجر به مرگ روح الامینی و دست کم، دو نفر
دیگر که همزمان با وی بازداشت شده بودند شد، رهبر جمهری اسلامی آقای خامنه ای
فرمان بستن زندان کهریزک را صادر کرد و در حضور پدر آقای روح الامینی درباره مرگ
پسرش در جمعی از دانشگاهیان صحبت کرد
اشکان
سهرابی
سن ۲۰
به گزارش بیبیسی و به نقل از زهرا نیک
پیما، مادر اشکان سهرابی، پسرش ساعت هفت و نیم بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد ماه ١٣٨٨ از خانه بیرون رفت و
هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفت
شبنم
سهرابی
سن ۳۴
خانم شبنم سهرابی در جریان تظاهرات
خیابانی روز عاشورا (٦ دی) سال ۱۳۸۸ توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته
شد.
علی شاهدی
سن ۲۴
آقای شاهدی ٢٤ ساله، در روز یكشنبه ٣١
خرداد ١٣٨٨، پس از دستگیری و انتقال به كلانتری در تهرانپارس به دلایل نامعلوم جان
باخت. پزشكی قانونی علت مرگ وی را نامشخص اعلام كرده اما خانواده وی معتقدند به
علت ضربات باتوم در كلانتری به قتل رسیده است
داوود صدری
سن ۲۵
در شامگاه ٢٥ خرداد ١٣٨٨، در تیراندازی
بسیجیان از پشت بام پایگاه گردان ١١٧ عاشورا، واقع در نزدیکی میدان آزادی تهران،
هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت زخمی شد فیلمهایی که از صحنه تیر خوردن آقای
صدری به وسیله دوربین تلفنهای همراه گرفته شده است، نشان میدهد که گلوله از
پهلوی سمت چپ بدن او، وارد و از سمت راست خارج شده بود، درحالی که هنگام تیر خوردن
از محل پایگاه بسیج فاصله داشته است. پیکر نیمه جان آقای صدری به بیمارستان رسول
اکرم انتقال داده شد و خبر فوت آقای صدری در بیمارستان به خانواده وی اعلام شد.
رضا طایی
سن ۲۲
طبق اطلاعات موجود، در تاریخ ٢٢ آبان
١٣٨٨، آقای طایی از یکی از اتوبانهای اهواز عبور میکرد که به ایست بازرسی نیروی انتظامی
رسید. او خودرو را متوقف کرد و از آن پیاده شد. یکی از افسرهای نیروی از فاصله
نزدیک به او شلیک کرد و او را به قتل رساند.
سید رضا
طباطبایی
سن ۳۰
بنابر گزارش فوق، آقای سید رضا طباطبایی
۳۰ ساله،
لیسانس حسابداری و کارمند بود. وی روز ۳۰ خرداد ماه ۱۳۸۸ بر اثر اصابت گلوله به سرش در خیابان
آذربایجان تهران جان باخت و در روز ۳ تیر ۱۳۸۸ بعد از گرفتن تعهد از خانواده در قطعه ۲٥۹ (بهشت زهرا) به خاک سپرده شد
امیرحسین
طوفانپور
سن ۳۱
آقای امیر حسین طوفان پور، ٣٢ ساله، متاهل و دارای
یک دختر ٧ ساله بود. بنا به اطلاعات منتشر شده، در تاریخ ٢٥ خرداد ١٣٨٨، حدود ساعت
٣٠:٢٠ او همراه برادرش با موتور از حوالی میدان آزادی میگذشتند. با دیدن جمعیت و
درگیریهای خیابانی، برای اطلاع از وضعیت، از برادرش جدا شد. ساعاتی بعد، فرد ناشناسی از تلفن همراه
آقای امیر حسین طوفانپور با خانواده او تماس گرفت و به آنها خبر داد که دست ایشان
تیر خورده و به بیمارستان حضرت رسول برده شده است
بنابر اطلاعات موجود، پس از چند روز سرگردانی و سر زدن به بیمارستانهای مختلف از
جمله بیمارستان رسول ، سر انجام در روز ٢٩ خرداد خانواده آقای طوفانپور جسد او را
در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردندجسد آقای طوفانپورجراحات زیادی مانند جای
گلوله در ساق دست، ناحیۀ پهلو و کمر و همچنین شکستگی بازو و کبودی پشت گردن داشته
است. همچنین وجود زخم عمیقی در پشت سر وی که با پنبه پر شده بود، گزارش شده است.
حسین طهماسبی
سن —
آقای طهماسبی روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨ در اعتراضهای مردمی
به نتایج انتخابات رایست جمهوری در خیابان نوبهار كرمانشاه، «مورد حملۀ مأموران
مسلح وابسته به دولت قرار گرفته و در اثر ضربات وارده جان خود را از دست داد»
سالار طهماسبی
سن ۲۷
بنا بر اطلاعات موجود، آقای طهماسبی، روز شنبه ۳۰ خرداد ١٣٨٨ در خیابان جمهوری، به دلیل
اصابت گلوله نیروهای لباس شخصی به پیشانی وی کشته شد و در روز سه شنبه دوم تیر ماه
در قطعه ۲٥٤ بهشت زهرا به خاک
سپرده شد
ابوالفضل
عبدالهی
سن ۲۱
آقای عبدالهی، دانشجویی ٢١ ساله و فوق
دیپلم برق بود. بنا به اطلاعات منتشر شده، در تاریخ ٣۰ خرداد در مقابل دانشگاه صنعتی شریف، از
پشت سر هدف گلوله نیروھای امنیتی قرار گرفت
مصطفی
غنیان
سن ۲۵
آقای غنیان بامداد ٢٦ خرداد ١٣٨٨ بر بام
ساختمان محل سکونتش در حالی که با گفتن الله اکبر با معترضان به نتایج دهمین دوره
انتخابات رئیس جمهور همراهی میکرد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و درگذشت
علی
فتحعلیان
سن ۱۹
آقای فتحعلیان، فرزند امیر، متولد ١٤ تیر ١٣٦٨ در نزدیکی تقاطع
خیابان رودکی و شکوفه در تهران زندگی میکرد. بر اساس نامۀ یکی از هممحلیهای وی،
آقای فتحعلیان در «شنبه خونین» در مقابل مسجد لولاگر در نزدیکی محل سکونتش کشته شد
(سایت کانون زندانیان سیاسی ایران). در لیست «٧٢ شهید جنبش سبز» تاریخ کشته شدن
وی، شنبه ٣٠ خرداد ١٣٨٨ اعلام شده است. در سایت بهشت زهرای تهران، تاریخ فوت ٣ تیر
١٣٨٨ است. در مورد چگونگی کشته شدن او اطلاعی در دست نیست.
مهدی
فرهادی راد
سن ۳۸
آقای فرهادی راد، متولد ٦ مرداد ١٣٥٠ و
فرزند یکی خانوادههای سرشناس شهرری، در روز یکشنبه ٦ دی ١٣٨٨ (روز عاشورا)، در
جریان حمله نیروهای پلیس و لباس شخصی، توسط دو گلوله، یکی در سینه و دیگری به سر
کشته شد
سجاد قائد
رحمتی
سن ۲۰
آقای قائد رحمتی در نزدیکی ایستگاه مترو
نواب، نزدیک مسجد لولاگر ، در ساعت ٦ بعد از ظهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و
درگذشت. تاریخ کشته شدن وی را ٣٠ خرداد ١٣٨٨ اعلام گردید گرچه در نامۀ همسایهاش،
تاریخ فوت ٣١ خرداد ذکر شده است
محمد
کامرانی
سن ۱۸
محمد کامرانی، دانش آموز ۱۸ سالهای که قرار بود در کنکور پزشکی
دانشگاه آزاد شرکت کند، در اعتراضات روز ۱۸ تیر سال ۱۳۸۸ بازداشت شد. خانواده كامرانی با پيگيریهای
انجام شده سرانجام پی بردند كه محمد روز چهارشنبه ۲٤ تيرماه آزاد خواهد شد اما زمانی كه
خانواده برای تحويل گرفتن او به زندان رفتند، به آنها گفته شد به دليل جراحاتی كه
به او وارد شده به بيمارستان لقمان انتقال يافته است. آنها به بيمارستان لقمان
رفتند و به گفته يكی از اعضای خانواده در بيمارستان با پيكر نيمهجان محمد روبرو
شدند. در آن هنگام اعضای خانواده با اصرار و تحت حفاظت ماموران، محمد را به
بيمارستان مهر انتقال دادهاند ولی بعد از چند ساعت محمد روی تخت بيمارستان مهر از
دنيا رفته است
مهدی کرمی
سن ۱۸
آقای کرمی روز ١٢ فروردین ١٣٧٠ متولد
شد. او در جنت آباد در شمال غرب تهران زندگی میکرد. طبق اطلاعات موجود، وی عصر
روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨ در تقاطع خیابان جنت آباد و خیابان کاشانی مورد اصابت گلوله
قرار گرفت و کشته شد. پیکر او چهار روز بعد به خانواده تحویل داده شد و «با تدابیر
شدید امنیتی و تنها با حضور پدرش» در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد (هرانا).
خانوادۀ کرمی به شدت مورد تهدید و ارعاب نیروهای امنیتی قرار گرفتند
مجید کمالی
سن ۲۳
آقای کمالی، متولد یزد در روز ٢٣ شهریور
١٣٦٤ و ساکن محله امام شهر بود. او در ساعت ٦ صبح روز ٣ شهریور ١٣٨٨ توسط نیروهای
امنیتی دستگیر شد و پس از چند ساعت جان سپرد. ساعت دو بعد از ظهر پیکر او توسط
افراد ناشناسی به بیمارستان افشار یزد برده شد ولی مسئولان بیمارستان از تحویل
گرفتن جنازه وی خودداری کردند. اطلاع دیگری در مورد آقای کمالی در دست نیست.
مصطفی
کیارستمی
سن ۲۳
قای کیارستمی، ٢٣ ساله، در روز جمعه ٢٦
تیر ماه ١٣٨٨، در جریان اعتراضهای مردم بر ضد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری خرداد
١٣٨٨، در مقابل دانشگاه تهران با ضربه باتوم نیروهای بسیجی به سرش مصدوم شد. او پس
از آنکه به خانه برگردانده شد حالش رو به وخامت گذاشت و خانواده او را به
بیمارستان کسرا منتقل کردند. او همانشب به علت خونریزی مغزی ناشی از ضربه باتوم در
بیمارستان جانسپرد. علت مرگ او سکته مغزی اعلام شده بود
میترا لطفی
سن —
بنابر گزارش سایت پیام، خانم لطفی در جریان یورش وحشیانه ماموران
امنیتی رژیم به دانشجویان معترض دانشگاه آزاد بندر عباس که در حمایت از اعتراضات
مردمی در شهرهای ایران اقدام به برگزار تجمع نموده بودند، به شدت زخمی شده و سپس
جانش را از دست داده است.
سایت مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران گزارش میکند که روز يكشنبه ٣١
خرداد ١٣٨٨ تایید شد که دانشجوی دختری که جلوی در دانشگاه آزاد بندرعباس کتک خورده
و ناپدید شده بود، در دم کشته شده است. به گزارش این منبع، برای اینکه کسی از این
خبر مطلع نگردد و مردم خشمگين به اين واسطه برای اعتراض و قيام تحريک نگردند،
بلافاصله جنازهاش توسط مامورين و مزدوران سركوبگر برده شده و حتی به خانوادهاش
نيز اطلاع داده نشده است
پویا مقصودبیگی
سن —
بنا بر اطلاعات موجود، آقای مقصودبیگی، روز شنبه ۳۰ خرداد ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی کرمانشاه
دستگیر شد و در زندان کرمانشاه تحت شکنجههای شدید قرار گرفت. او پس از آزادی بر
اثر عوارض ناشی از شکنجه فوت کرد. اطلاعاتی دربارۀ تاریخ دقیق فوتش در دست نیست
ترانه موسوی
سن ۲۸
خبر ناپدید شدن و سپس مرگ خانم ترانه موسوی ابتدا
در روزهای ٢٣ و ٢٧ تیرماه توسط وبلاگهای داخلی ایران منتشر شد. به گزارش هرانا (٦
مرداد ۱۳۸۸) و به نقل از کمیته
بین المللی علیه اعدام، خانم "ترانه موسوی، بنا بر شھادت چند بازداشتی دیگر،
آخرین بار در مقر پایگاه بسیج در حین بازجویی دیده شده است. نیروی بسیجی پس از آن
این دختر جوان را از دیگر بازداشتیان جدا کردند و به او تجاوز جنسی کردند. ترانه
موسوی چندین بار و توسط چندین بسیجی به وحشیانه ترین شکل ممکن مورد تجاوز قرار
گرفت. بر اثر شدت جراحات وارده به رحم و مھبل بیھوش شد. بسیجیان که دیدند کار به
جای باریک کشیده است بدن نیمه جان او را به بیمارستان امام خمینی کرج بردند به این
امید که پارگی رحم و مھبل و مقعد او را به سانحه تصادف رانندگی نسبت دھند. در
بیمارستان اما با معاینه پزشک معلوم می شود که علت جراحات وارده نه سانحه تصادف
بلکه تجاوز جنسی بوده است. نیروھای بسیجی که به شدت سراسیمه و نگران شده بودند با
مشورت و ھماھنگی مقامات بالاتر خود پیکر نیمه جان و بیھوش ترانه را از بیمارستان
خارج می کنندو این امر باعث مرگ ترانه و یافتن جنازه سوختهاش ـ بین کرج و قزوین
می شود.
بهزاد مهاجر
سن ۴۷
آقای مهاجر در ۲٥ خرداد ۱۳۸۸ در راه پیمایی
مسالمت آمیز دراعتراض به نتایج انتخابات شرکت کرد و خانوادهاش دیگرخبری از او
نداشتند و تا زمان تحویل جسد، نشانی از وی در فهرست دادسرای انقلاب، زندان اوین
ومراکز درمانی نیز موجود نبود در ۱۱ مرداد ۱۳۸۸ در قطعه ۲۰۸ بهشت زهرا دفن شد
احمد نجاتی کارگر
سن —
بر اساس اطلاعات موجود، آقای نجاتی کارگر در نیمه
دوم تیر ماه ١٣٨٨، در پی اعتراضهای مردمی به نتایج انتخابات رییس جمهور، بازداشت
شد. به گفته خودش، او چند روز بازداشت بود. وی در تاریخ نامشخصی از هوش رفت و طبق
فرم بیمارستان لقمان الدوله در تاریخ ۲٢ تیر ۱٣٨٨، شب ساعت ٨ و ٢٥
دقیقه شب، در حالت بیهوشی به این بیمارستان برده شد. در همین فرم آمده است که
کلیههایش تقریباً از کار افتاده بود، خونریزی و عفونیت ریه داشت و سر انجام در
تاریخ 15 مرداد به خانواده وی خبر فوت او را دادند.
احمد نعیم آبادی
سن ۲۲
آقای نعیم آبادی همراه برادرش روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨ در
تظاهرات علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. وی در «لبه ضلع شمالی میدان
آزادی» مورد اصابت گلوله عوامل گردان بسیج «١١٧ عاشورا» قرار گرفت و در حضور
برادرش درگذشت